من الان ۶ ساله باخانواده همسرم زندگی میکنم ۶هم خواهر شوهردارم ک رابطه خوبی باهاشون ندارم من ی اتاق دارم خونه پدرشوهرم هروقت اونا بیان من میرم اتاقم یامیرم خونه اقام الان ازاین همه مشکل بگذریم چون عادت کردم ،امروز تولد پسرمه همسرم مرغش ی پا داره ک الا و بلا امروز میخام کیک بیارم بگیرم منم باخواهراش قهرم خیلیم برنامه داشتم برا پسرم ،ب همسرم گفتم بیاری اصلا شرکت نمیکنم از ی طرفم نمیخام بفهمن سر این موضوع اختلاف پیدا کردیم چیکار کنم
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
تو کریم تراز آنی که از نظر دور داری پرورده ی خودرایادورکنی به سوی خودکشیده ی خودرایاآواره کنی ماوی داده خودرایابه بلا سپاری کسی را که سرپرستی کردی تو و مهرورزیدی (دعای کمیل)
من برنامه ریختم تنها باشیم تولد بگیرم ن باخواهراش ک قهرم هستم باهاشون و چشم دیدن همو نداریم
تولد بچه امروزه دیگه اگه خواهر شوهرتو اینا نمیرن یه کیکه فوقش دورهم مبخورین نمیشه طبیعتا کیکو از بینشون اورد تو اتاق
تو کریم تراز آنی که از نظر دور داری پرورده ی خودرایادورکنی به سوی خودکشیده ی خودرایاآواره کنی ماوی داده خودرایابه بلا سپاری کسی را که سرپرستی کردی تو و مهرورزیدی (دعای کمیل)