قلبم تیکه تیکه شد کاش میشد برگردم بچه های عزیزتر از جانم من دیدم شما ناراحتین و دوس ندارین که شاهد کتک خوردن های من باشین نمیخواستم بیشتر از این تو اون خونه صدمه ببینید ببخشید که مجبور شدم رهاتون کنم
شرایط ندارم بیارمشون بیکارم خونه پدرم اونام قبول نمیکنن خودشون اوضاعشون خرابه دعا کنین مشکلم حل بشه
مهریه و نفقه گذاشتم اجرا
این همه مدت التماسش کردم بیاد مشاوره نیومد امروز پیام داده بیا بریم مشاوره اما من میخوام جدا بشم خیلی سخته خدا برای دشمن نیاره