خسته شدم والا هرچی محبت میکنم محبت نمیگیرم
بخاطرش از مادرم دور شدم ۱۰ ساله تو شهر دیگه باهاش زندگی میکنم
بهش پیام میدم حالا هر پیامی واجب یا غیر واجب میبینه میخونه جواب نمیده
امروز گفتم چرا جواب نمیدی نمیبینی یا اهمیتی نداره
گفت اهمیتی نداره
تا حالا یه مسافرت دوتایی نرفتیم
هرجاهم بخواد یه موقع چند سال یه بار بره به مامان باباش میگه شماهم بیاین
همش یا سرکاره یا خوابه یا تو گوشی یا پیش پرنده هاش
باز قبلا داخل شهر یه بیرون میبرد
الان نزدیک ۲ماهه خیلی سرد شده اصلا به فکر من و بچه نیست
حتی به نیاز جنسیمم توجه نمیکنه
هر چقدرم پیش قدم میشم الان یه ماهه هی بهونه میاره
حس میکنم دوسم نداره😭
چرا یه دخترو با کلی آرزو میارن بدبختش میکنن آخه
اونم من که از بچگیم پدر نداشتم نه محبت پدر دیدم نه برادر داشتم
فامیلم هستیم از تمام شرایطم خبر داشت...