وای بچه ها یکم بیاید حرف بزنیم خالی شم
داره میترکه دلم
من از روز اول مستقل شدم
الان خونه ای ک توش بودیم از تقریبا اول ۱۲ بیرونمون کردن ماهم خونمون تقریبا دوسه ماه دیگ اماده میشه
وای اومدیم تواتاق خونه مادرشوهرم اینا😑😑😑ب اصراررخودشون البته
منم گفتم عیب نداره حالا مگ چی میشه نمیمیرم ک
ولی بچه ها فکر نمیکردم انقدر سخت باشه🥲😐
بعنی قشنگ تو همه چیییییمون دخالت میکنه😂😂😂
مثن تو اتاق داریم حرف میزنیم اروممم
میاد میگ پچ پچ کردن کارربدیه ازمن بد میگین؟😐😐😐😐😐😐
میگمش خاله خب زنو شوهر ب هرحال ی حرفایی دارن
کلا بد بینه هزچی بگم ب منظور میگیره هر حرفی بزنم فک میکنه دارم از بدیش میگم
وای دیونم کرده رفته بودم بازار وقتی اومدم یهو داخل
دیدم رفته تو کشوهامو داره میگرده هول شد گف عه دنبال کارتم میگردم
منم هیچ نگفتم ولی دلم اتیش گرف هیچکس حق نداشته تااالان تو حریم خصوصیم تااین اندازه نفوذ کنه هیچکسسس
بنظرتون این دوماه چطور تحمل کنم