۱۴ ۱۵ سالم بود اصلا غسل جنابت نمیکردم ینی بلدنبودم
اون موقع ام دوران بلوغ من بود خیلی ذهنم درگیر این موضوعا بود
خلاصه ی شب بیداز شدم دیدم تو تاریکی ی سایه ی سیییییااااااه ولی تو قد و قامت مامانم وایساده بود بالاسرم هرچقد صداش کردم گفتم مامان چرااینجا وایسادی جواب نداد
باورتون نمبشه انگار قرص خواب داده بودن بهم چشمام از بی خوابی داشت کور میشد گرفتم خوابیدم
صب ب مامانم گفتم گف ن من نبودم🙄😑هنوزم میترسم یادم میفته