حالا دیشب خونه خالش دعوت بودیم من گفتم نمیام چون ساعت 10 از سرکار میاد بعد انقد بابا مامانش پیلش کردن که بیا اینجا رفته بود اونجا ساعت 12 ونیم اومد حالاهم من میخام برم خونه بابام میگ رفتی خودت بیا اخه بابام میاد دنبالم باز هم برسم بگم بابامنو ببر طفلی خستس تازه از سرکار میاد دنبالم بگم برای این ماشین شش ماه پیش 30 تومن طلامو گذاشتم حالا خیلی نامردیه هرچی بهش میگم مگ رو کول تو میخام سوار شم میگ حوصله کل کل ندارم چیکار کنم