2777
2789

سلام خانما

اول از همه از همه عزيزاني كه چن روز پيش اومدن تو تاپيكم و  صبورانه و محترمانه منتظر موندن تا درد و دل كنم و مثل بعضي دوستاي ديگه غر نزدن يا حرف نامربوط واقعا سپاسگزارم و صميمانه ازشون عذرخواهي مي كنم كه تاپيكم نصفه نيمه رها شد الان دليلشو ميگم.

دوم بايد از همه دوستاني كه اومدن تو تاپيكم و عليرغم اينكه من اولش توضيح داده بودم شروع كردن به خب خب  و حرف نامربوط زدن و ليچار بار من كردن و گوله نمك شدن و مزه ريختن گلايه كنم و بگم خب عزيزاي من نياين تو تاپيك يا نمونين من كه زورتون نكردم وقتي اومدين لطفا به استارتر و بقيه و خودتون احترام بزارين....خيلي ازتون ناراحتم چون من حالم واقعا بد بود و براي درد و دل اومده بودم اما كار شما هم منو هم تاپيكمو لؤس كرد

سوم هم بايد به اون عزيزاني كه گزارش زدن بكم كارتون خيلي بد بود واقعا انتظار نداشتم با گزارشاتون تاپيكمو بتركونين چون من داشتم صادقانه درد و دل ميكردم هيچ حرف بدي هم نزده بودم كه شما با اين كارتون اين فرصت رو ازم گرفتيد اگه صبر و تحمل نداشتيد از تاپيك ميرفتيد بيرون.حالا اگه داستان زندگي بود كه سي چهل صفحه خب خب ميكرديد و بدون گزارش زدن منتظر مي مونديد....

خلاصه من اون شب نتونستم تاپيكمو كامل كنم وسطش هر كاري كردم ديگه پست ثبت نكرد و گفت اين مبحث تعطيل شده است!!!! واسه همين رفتم كه بازم بعضي دوستان غر زدن كه خب تقصير من نبود...البته نمي دونم چرا الان تاپيكم برگشته و بازه!!!!!!مگه ميشه؟!؟!؟

بگذريم....

الان همه حرفامو تايپ كردم آماده آماده

فقط بايد كپي پيست كنم اميدوارم بتونيد تا اين حد رو تحمل كنيد!!!!!

چه توقعی دارید اونطوری بشیم که شما میخواین.......ما اونی که خودمون میخواستیم هم نشدیم :)

‎يه ماهي ميشه يه مغازه ارزانسراي پوشاك زنانه و بچگانه باز كرديم.كنار مغازمون يه باشگاه ورزشي زنونه ست.روز ١٠/٢٦ يه خانمي كه هيچي از تيپ و سر و وضع كم نداشت و از خانماي باشگاه بود و به ظاهر محترم اومد تو مغازه .....


وانمود مي كرد خيلي حساسه و وسواسه و مشكل پسنده. هي تو لباسا گشت و رگالا رو ديد و هي مي گفت تعداد مدل تاپ و تي تيشرت تك رو بيشتر كنيد.تا بالاخره يه تونيك و يه تاپ شورتك پسنديد اما گفت حتما بايد بپوشم تا برشون دارم

‎بهش گفتم لباسامون پرو نداره و ما هم خداييش اتاق پرو نداريم اما گفت خيلي لباس مي خرم و جون رو قد تاپش حساسم بايد بپوشم و اون قبليا رو هم هي ميدم به اين و اون

‎گوشه مغازه يه قسمتي هست پستو مانند كه روشور هست و محل قرار دادن تي و جارو

‎گفت همين جا مي پوشم

‎گفتم از بيرون ديد داره برو تو باشگاه گفت حالشو ندارم

‎خلاصه همون حا پوشيد و هر دو دقيق سايزش بود و مورد پسند

‎اما قبل از اينكه بخواد لباسا شو عوض كنه يه خانم و آقاي مسن وارد مغازه شدن

‎سريع بهش اطلاع دادم و شال و مانتوشو براش بردم

‎و از رو يكي از لباسا مانتوشو پوشيد و من رفتم سمت اون حاج خانم تا كمكش كنم شلوار بچه گونه مورد نظرشو پيدا كنه و پشتم به اين خانم بود

‎راستي هنوز تگ و دزدگير و گيت فروشگاهي و دوربين نداريم

‎مغازه مون هم كوچيكه

چه توقعی دارید اونطوری بشیم که شما میخواین.......ما اونی که خودمون میخواستیم هم نشدیم :)

تا برگشتم ديدم داره وسايلشو جمع مي كنه و گفت هر دو لباسو پسنديده و پولشو نقدا داد و رفت

‎همزمان هر دو مشتري رفتن و تا رفت من ديدم يكي از بلوز شلواركا كه رو رگال تك شده ها بود نيست

‎چوب لباسي رو رگال بود و خود لباس نبود

‎رگال رو برو اون خانمه ميشد و پشت سر من وقتي رفتم سمت اون حاج خانم

‎خيلي بهش شك كردم و خيلي هم ناراحت بودم كه ازم لبلس دزديدن

‎همزمان هزار تا اخساس متفاوت

‎خشم و ناراحتي حس اينكه طرف فكر كرده زرنگه و اينكه چرا بعش اعتماد كردم و غيره

‎اما هي شيطونو لعنت كردم كه نخوام راجبش بد فكر كنم

‎اما مطمئن بود تا قبل از اينكه اين بياد لباس رو ديدم اما تا اين رفت ديگه نبود


‎اصلا برام قابل باور نبود كه همچين خانم به ظاهر با شخصيتي دزد باشه

‎بهشم نمي خورد نيازمند باشه

‎خيلي ناراحت شدم و سريع به همسرم همه چيزو  گفتم تا آروم شم اونم تيريپ خداپرستانه برداشت و گفت مهم نيست تهمت نزن

‎قيمتي نداشته و خلاصه آرومم كرد و منم قيدشو زدم

‎از طرفي هم تو دلم خندم گرفته بود كه به كاهدون زده

‎چون شب قبلش يه مشتري اين لباسو برداشت و ديد يه زده كوچيك داره منم مي خواستم بزارنش كنار كه اگه كسي خواست يه چيزيشو كم كنم ببره اگه هم نه كه كلا مرجوعش كنم اما اين نمي دونست و دزديده بودش

‎چون صبح زود اومده بود وقت نكرده بودم برش دارم


‎خلاصه كلا بيخيال شدم تا دو روز بعدش

‎راستي من همه فروشو يادداشت مي كنم با تاريخ و تعداد و خلاصه با همه جزييات

دو روز بعد با تيريپ رفاقت اومد و سه تا لباس برد تو باشگاه پرو كنه قبل از كلاسشم بود


چه توقعی دارید اونطوری بشیم که شما میخواین.......ما اونی که خودمون میخواستیم هم نشدیم :)

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

‎سه تا از لباسا رو برد و با سه تا خانم ديگه برگشت

‎اونا هم كلي لباس خريدن و من سرگرم اينا بودم كه ديدم غيبش زده  بدون خداحافظي و نيستش و بعد از رفتن اينا ديدم كه يكي از لباسايي كه برده بود بپوشه نيستش

‎شماره شو سري قبل گرفته بودم و تو كانالم عضوش كرده بودم

‎زنگش زدم چند بار اما جواب نداد

خودش زنگ زد و وقتي فهميد منم سريع سه شو گرفت و قبل از اينكه من چيزي بگم گفت دو روز ديگه ميام پول لباسو ميدم داداشم مسافره و دعواش شده حالم بد بود بدون خداحافظي رفتم ببخشيد و اينا و كلي معذرت خواهي كرد بعدشم گفت اگه ممكنه يه چيزيشو كم كنيد(لباسو بدون اجازه برده بود و حالا هم كه من پيگير شده بودم تخفيفم ميخواست) براش توضيح دادم كه كارمون ارزانسراست و سودي نداره و مقطوعه و نمي تونم تخفيف بدم.


‎همون شب تو ت ل گ ر ام پيام داد شماره كارت بديد واريز كنم

‎منم دادم و ديدم 2000 به خودش تخفيف داده

‎بهش گفتم لطفا كل پولو بريزيد و قيمتا مقطوعه و خدا شاهده چون ارزانسراييم كل سود و استفاده ش دو تومنه

يا مجدد كارت به كارت كنيد يا بعدا كه ميايد باشگاه برام بياريد.

گفت همين قدر بيشتر تو كارتم نبود و بعد برات ميارم!!!!

چه توقعی دارید اونطوری بشیم که شما میخواین.......ما اونی که خودمون میخواستیم هم نشدیم :)

دوستان مي خونيد؟

افراد آنلاين رو ديدم تعجب كردم آخه همه سكوت كردن انگار هيچ كس نيست!!!

چه توقعی دارید اونطوری بشیم که شما میخواین.......ما اونی که خودمون میخواستیم هم نشدیم :)

يكي دو روز بعد دوباره اومد تو مغازه چون تو كانال كه مدلا رو ميزارم يه مدل ديده بود و پسند كرده بود گفت فلان مدل.براش آوردم گفت يكي از لباسايي كه قبلا ازتون گرفتم رو ميشه بيارم با اين تعويض كنم؟ و مابه التفاوتشو بدم؟گفتم تعويض فقط تا ٢٤ساعته اونم به شرط تميز و سالم بودن لباس از ٢٤ساعت گذشته اما مصر بود كه به خطا به جان بچه م(چند بار جونشو قسم خورد!!!) نپوشيدمش تا حالا و خواهش مي كنم برام تعويض كنيد.

مدل جديدي كه پسنديده بود برداشت و رفت!!!!بدون اينكه پولي بده اصلا دوس نداشتم جلو بقيه مشتريا شخصيتشو خرد كنم واسه همين چيزي نگفتم.

رفت و يك ساعت بعد اومد.اول از همه يه شيشه مربا از تو كيفش در آورد!!!!! و گفت مرباي آلو و خيلي خوشمزه ست تو خونه اضافه داشتم براتون آوردم!!!!!مي دونستم داره بهم باج ميده كه خواستشو قبول كنم خخخخخ

گفت هر كاري كردم نتونستم از فلان مدل و فلان مدل دل بكنم واسه همين لطفا اين لباسو ازم برداريد و به جاش فلان مدل رو برا دخترم بديد و ما به التفاوتشو حساب كنيد!!!!

تا لباس رو از تو نايلون در آورد خدا ميدونه از بوي عرقش داشت حالم بهم ميخورد اما چون تا حدودي فهميده بودم چجور آدميه بزور لباسو آوردم نزديك بينيم كه نگه الكي ميگي و گفتم خانم فلاني اين لباس بوي عرق ميده و نمي تونم تعويض كنم قسم خدا و جون بچه شو خورد كه نپوشيدم و تو كمد بوده و فلان و بهمان

گفتم حتي اگه نپوشيدين هم اين لباس بو ميده و بدون رو در وايسي گفتم نمي تونم تعويض كنم حتما تو كمدتون بوي عرق ميومده و اين لباس از يه لباس ديگه تو كه بو ميداده بو گرفته تازه اين مدلو تموم كردم و تو كانال اتمام موجودي زدم يه دونه از اين مدل به چه دردم ميخوره؟

هر كس مياد تو مغازه پول ميده كه يه لباس نو و تميز بخره نه لباسي با بوي عرق يكي ديگه! با اينكه آدم رو در وايسي داريم نمي دونم اون لحظه اين قاطعيتو از كجا آورده بودم محترمانه و مودبانه و قاطعانه بهش مي گفتم نه! يه خانم ديگه هم تو مغازه بود اونو هم قاطي ماجرا كردم و گفتم شما دوس داريد بيايد تو مغازه و لباسي كه به لسم نو مي خريد بوي عرق بده؟ اونم گفت نه و خلاصه حقو به من داد

چه توقعی دارید اونطوری بشیم که شما میخواین.......ما اونی که خودمون میخواستیم هم نشدیم :)

وقتي از اين لباس نا اميد شد

رفت و با يه لباس ديگه اومد

حالا فكر مي كنيد كدوم لباس رو آورده بود!؟!!؟؟؟؟؟؟؟

همون لباسي كه ازم دزديده بود!!!!!واي كه تا چشمم بهش افتاد هم خوشحال شدم هم ناراحت .داشتم آتيش مي گرفتم كه واقعا عقل تو سرش هست؟!؟؟؟؟با خودش چه فكري كرده؟از طرفي هم خوشحال بودم كه اشتباه نكردم در موردش و فكري كه كرده بودم و شكم تهمت نبوده....

خونسرديمو حفظ كردم و بازم بخاطر اينكه مشتري تو مغازه بود(نمي دونم چرا اصلا نه دلم ميومد نه دلم ميخواست جلو بقيه ضايعش كنم)گفتم خانم فلاني اولا كه نمي تونم تعويض كنم چون چند روز گذشته در ثاني شما اصلا پول اين لباسو بهم نداديد(روم نشد بگم دزديديد! به شخصيتم بر مي خورد بخوام اين كلمه رو بهش بگم با لينكه واقعا كارش دزديدي بود و واقعا دزدي كرده بود!) چي رو با چي تعويض كنم؟ پول اين لباسو دريافت نكردم كه بخوام تعويض كنم و ما به التفاوت بگيرم

گفت نه من پول اين لباسو نقدا بهتون دادم تازه اون موقع كه اينو مي خريدم اون لباسو برا دخترم نداشتيد حالا از اين خوشم اومده!!!!بهش گفتم خب ما هر چن روز يه بار مدل اضافه مي كنيم اگه بنا به اين باشه شما هر لباسي خريدي هي بايد پس بياري و با لباس جديد تعويض كني كه نميشه اگه از اين لباس واسه دخترت خوشت اومده اينم براش بخر چون جنسش عاليه و قيمتشم مناسبه. بهش گفتم شما كار منو خراب مي كنيد همسرم بهم غر ميزنه كه چرا قوانين مغازه به بازي ميگيري(اينو الكي بهش گفتم) گفتم من مشتري دارم اين جوري به كار ايشونم نمي رسم

سعي كردم مشغول مشتريم بشم و به حضورش و حرفاش اهميت ندم و مرتب با اون خانومه صحبت مي كردم. اما اصلا ول كن نبود و مرتب قسم مي خورد كه پولشو داده  مرتب عين بچه ها خواهش و تمنا مي كرد كه لباسو براش تعويض كنم منم گفتم نه نمي تونم ديگه داشت اون روم بالا ميومد محبوري دفترمو باز كردم و نشونش دادم تا حالا چن بار ازم خريد كرده چه تاريخ و چه ساعتي و پول داده يا كارت كشيده اما مي گفت نه مطمئنم! بهش گفتم منم مطمئنم كه پولو نداديد چون همه جويياتو يادداشت مي كنم و مي دونم از هر مدل چن تا دارم و چن تاش مونده

خلاصه يه نيم ساعتي تو مغازه بود و حرف خودشومي زد در نهايت هم با كمال خونسردي آدرس پست رو ازم گرفت و وقتي چن تا خيابونو بهش آدرس دادم و گفتم از كجاها راه داره و ديدم بلد نيست فهميدم تازه اومده به اين شهر ازش پرسيدم گفت آره و زياد جايي رو بلد نيستم....

چه توقعی دارید اونطوری بشیم که شما میخواین.......ما اونی که خودمون میخواستیم هم نشدیم :)
یه بار دزدید دومین بار اعتماد نمی کردی

بله حق با شماست 

اما من كه از اون اول نمي دونستم دزده

اونم با اون ظاهر محترمش

چه توقعی دارید اونطوری بشیم که شما میخواین.......ما اونی که خودمون میخواستیم هم نشدیم :)

خلاصه رفت اما اعصابمو بهم ريخته بود و تو فكر بودم همش مي گفتم چطور مي تونه انقد عزت نفسشو زير پا بزاره و دزدي كنه و بعد تازه هي بياد قسم بخوره يا انقد خواهش كنه والا غرورم خوب چيزيه بعضي وقتا...

يه پيام نوشتم و گفتم خانم فلاني حسابتون ميشه انقد(دو تومني كه از قبل بدهكار بود با لباس جديدي كه برده بود و لباسي كه دزديده بود) نوشتم لطفا همين امشب واريز كنيد ضمنا لباس جديدي كه برديد رو هم اگه نمي خوايد همين امروز برام بياريد تا نپوشيديد و من مدلشو تموم نكردم در غير اين صورت نه پس بر ميدارم نه تعويض مي كنم

نمي خواستم با شماره خودم بهش پيا بدم شماره جديدي هم كه براي مغازه خريده بوديم و كانال مغازه رو اون شماره بود هم دست همسرم بود بهش زنگ زدم و گفتم اين پيامي كه برات مي فرستم رو تو ت ل گ ر ا م بفرست برا فلاني

اونم فرستاده بود اما اين خانم دوباره شروع كرده بود به گفتم حرفاي صد تا يه غاز خودش شوهرمم نوشته بوديد شما با خانمم صحبت كرديد اينم پيام ايشونه

نوشته بوديد يعني چه شما آقايي لزومي نكرده پيام بدي من حساب كتاب خاصي ندارم هزار تومنه اونم ميرم مغازه ميدم

چه توقعی دارید اونطوری بشیم که شما میخواین.......ما اونی که خودمون میخواستیم هم نشدیم :)

روز بعدش با توپ پر و در خاليكه مشتري تو مغازه بود اومد داخل و اخماش تو هم بود و سلام هم نكرد

گفت كارتون خيلي زشت بود!!!!!(واقعا پرو بود كار خودش كه دزدي بود زشت نبود به كار من مي گفت زشت!)

نبايد شوهرتون به من پيام ميداد و خلاصه شروع كرد به گفتن حرفهاي خودش با توپ تشر

در حدي كه مشتريم گفت ببخشيد من بعدا مزاحم ميشم و رفت

منم در حاليكه بدنم ميلرزيد با هاش حرف ميزدم و هر چي مي گفتم جوابمو ميداد مثلا مي گفت به من چه كه تو دفترتون ننوشتيد من مسئولش نيستم

خلاصه خيلي توپش پر بود و بجاي اين كه من كلبكار بشم اون طلبكار بود و شاكي آخرشم همون لباسي كه دزديده بود به جاي كل بدهيش با دو تا دونه پونصد تومني!!!!!!!!گذاشت رو ميز و رفت و هر چي بهش گفتم برش دار و اين به درد من نمي خوره مثل همون لباسا كه بردي و پولشو ندادي اينم ببر گوش نكرد ولي آخرين حرفي كه بعش زدم گفتم هم خدا ميدونه چيكار كردي هم من هم خودت واگذارت كردم به خدا......و رفت

چه توقعی دارید اونطوری بشیم که شما میخواین.......ما اونی که خودمون میخواستیم هم نشدیم :)

اما من هنوزم كه هنوزه خيلي تو شوكم.....عجب دنيايي شده بقرآن

حتي نتونستم نفرينش كنم

خيلي راحت مي تونستم برم تو باشگاه آبروشو ببرم چون تو همين مدت كم با مسيولينش و مربياش و خيلي خانماي ديگه دوست شدم اما همه ش ميگم نبايد آبروي مومن رو برد

خيلي دلم به حال بچه ش ميسوزه با اين مادرش در آينده يعني ميخواد بشه مثل مامانش؟؟؟؟

از اون لباسه هم ديگه حالم بهم ميخوره اون دو تا پونصدي رو هم جدا گذاشتم قاطي پولام نشه!!!!!!

چن بار وسوسه شدم تو ت ل گ ر ا م بهش همه چيزو بكم و بعد بلاكش كنم اما نتونستم شوهرمم همش ميگه ولش كن و قضيه رو كشش نده اما من خيلي اعصابم برا اين اتفاق و اينكه فكر مي كنه زرنگه خورده اگه نه گور باباي پول.....

شما جاي من بوديد چيكار مي كرديد؟

چه توقعی دارید اونطوری بشیم که شما میخواین.......ما اونی که خودمون میخواستیم هم نشدیم :)

تازه بعضي وقتا هم فكر مي كنم خدا هم نمي خواد اين قضيه لو بره چون دو بار اين مطالب رو نوشتم اما خود بخود پاك شد بعدم كه تاپيكم تعطيل شد يه بار ديگه هم اومدم بنويسم تبلتم ش ا ر ژ  نداشت و خاموش شد!!!!!!!


چه توقعی دارید اونطوری بشیم که شما میخواین.......ما اونی که خودمون میخواستیم هم نشدیم :)
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز