تنهام کسیو ندارم حرفمو بگم بیاین برا درد دل 😢 شوهرم برادر دوقلو داره یه ماه قبل بخاطر پارگی طحال شوهرمو عمل کردن هنو خوب نشده تو این یه ماه کارم همش شده هم به شوهرم هم به بچم هم به برادر شوهرم رسیدگی کردن از اینکه به بچمو شوهرم رسیدگی میکنم شکایتی ندارم اما دیگه برادر شوهرمو کجای دلم بذارم از شانس بدم مجرده روز و شب اینجاس شبا که شوهرمو بچم میخوابن اصلا پانمیشه بره خونشون تا دیروقت میشینه کفر منو درمیاره مامانش میاد به زور برمیداره میبرتش شما بگین من چه جوری خودمو با این وضعیت آروم کنم دارم دق میکنم روحیه برام نمونده