دوستان من قبلا با یه پسره تو رابطه بودم که خداروشکر مجازی بود و هیچوقت این بشر رو ندیدم
ولی کلا این پسره پکیج کامل بود اصلا الان بهش فکر میکنم نمیدونم چرا قبولش کردم
اهل سیگار و قلیون و مشروب که کار هر شب و هر روزش بود رفیق باز و دعوایی از اینا که هر روز با یکی سر یه مسئله احمقانه دعوا میکرد .
تو اون چند ماهی که باهاش بودم اعصابم خورد شد واقعا چند بار باهاش کات کردم ولی هربار یه جوری خرم میکرد که برگردم ،منم که احمق برمیگشتم
آخرای رابطمون متاسفانه مامانش دچار سرطان شد و درگیر سرطان شد منم همش بهش روحیه میدادم دلداری میدادم که یکم حالش خوب شه
گذشت و حال مادرش بهتر شد و منم صبر کردم که حال مادرش بهترشه بعد بهش بگم که رابطمون رو تموم کنیم چون واقعا دیگه طاقت کارا و بی توجهی هاشو نداشتم
خلاصه یبار که بعد عمری آنلاین شد بهش گفتم خوشحالم حال مادرت بهتره و ایشالله خوب خوب بشه
بعدم بهش گفتم دیگه ادامه این رابطه به صلاحمون نیست و من با همچین رابطه ای کنار نمیام و خلاصه بلاخره ازش جدا شدم
بماند که تو اون چند ماه که کات بودیم با اکانت های مختلف مزاحمم میشد ولی بلاک میکردم همش حرفای جنسی میزدم و حالمو بهم زده بود
بعد چهارماه بهم پیام داد خیلی حالش بد بود التماس کرد قسمم داد که در حد دوستی معمولی بمونه رابطمون چون به قول خودش برایش ارزشمند بودم و اینا {اره جون عمش میخواست پز بده و در نهایت سواستفاده کنه ازم }
یه مدت همینطوری دوستانه چت میکردم باهاش و راهنمایی و نصحیتش میکردم که فلان کارو بکن فلان کارو نکن هر چند اون اون حرف عاشقانه و قربون صدقه و تعریف زیاد میکرد و حرف ازدواج و اینا
منم هرسری بهش تذکر میدادم که دیگه تکرار نکنه ولی اون هرسری اینکه من فقط چشمام تو رو میبینه و به غیر تو به دخترای دیگه حسی ندارم
تو اصالت داری و خوشگلی و خانواده داری و هزارتا از اینا دروغ چرا همه از تعریف خوششون میاد منم خوشم میومد ازم تعریف بشه
تا همین دیروز که یه بحثی اومد وسط و بعد اون گفت باور کن من فقط به تو حس دارم مثلا چند روز پیش پسر خالم با رلش و دوست رلش رفتن بیرون شب چون مست بودن نمیتونستن برن خونه خودشون اومدن خونه ما (چون مامانش پرتو درمانی میکنه خونه نیست از شنبه تا پنج شنبه و خونه بابابزرگش تو یه شهر دیگس و باباش هم واسه کار رفته تهران و داداش کوچیکش هم بعد مدرسه میره خونه داییش)
خلاصه خونه اینا خالی بوده و دوتا دختر مست رو میاره خونه و دخترا به خانوادشون گفته بودن خونه دوستشون و شب نمیان تا مستیشون بپره بعد برن خونه
پسرخاله این آقا با دوست دخترش میرن یه اتاق جدا میخوابن
حالا این آقا هول با دختره کجا میمونه؟
تو هال با هممم
با اینکه خونشون دوتا اتاق داشته
خلاصه با هم دریه فاصله کمی میخوابن و این اکس هیز ما هم از دختره تو خواب عکس میگیره که چی ؟
که دختره خیلی ناز خوابیده بود 😐
صبح میشه اینا میرن و بماند این دوتا با هم پیام بازی و و اره تو خواب حرف میزدی و دل و قلوه دادن
حالا اینا به من چه ربطی داره مردک هیزز
چرا اینارو واسه من میفرستی اخهههه
چرا واسه من تعریف میکنی واسه من عکس دختره و چتشون رو فرستاده با خنده که اره من به دختره حتی دست هم نزدمم فقط تورو میخواممم
فرستادم که ببینم هنوز دوست داری یا نه
اکس منهههههههه تازع کلی هم اویزون بازی دراوردم سرش وای چقدر سم بودم😭🤣
منم قشنگ از خجالتش دراومد شستم انداختمش رو بند
کسی رو نداشتم باهاش حرف بزنم حرصم خالی شه گفتم اینجا بگم بلکه آروم شم
مرسی خوندین
خیلیا از دخترا این خُل بازیا رو انجام میدن
