اضطراب مثل یه حس نگرانیه، ممکنه از بیرون چیزی مشخص نباشه، ولی درونت همیشه یه جور آشفتگی جریان داره. انگار ذهنت همیشه در حال مرور خطراته؛ حتی وقتی هیچ خطری نیست. گاهی قلبت تند میزنه، نفست سنگین میشه یا حتی احساس میکنی قراره اتفاق بدی بیفته، دستات میلرزه، کف دستت عرق میکنه، عضلاتت سفت میشن یا حتی حالت تهوع میگیری.
همه اینها علائم اضطرابی است . اگر بهشون بی توجهی کامل بکنی نمی تونن زندگیت را تحت تاثیر قرار دهند و کم کم حذف می شوند.
ولی اگر از مواجهه باهاشون دوری کنی. یا وقتی اتفاق می افتند با قرص و آب قند و تنفس و آهنگ و... بخواهی از بیرون بهشون فشار بیاری که از بین بروند دفعه بعدی با شدت بیشتری می آیند.