negar_mo مدیر استارتر عضویت: 1398/11/08 تعداد پست: 2014 عنوان سلام دوستان 40 بازدید | 7 پست من مدتی هست برای زندگی اومدم بندر عباس بخاطر گرمای هوا خیلی اذیتم و سرویس پرسنلی من تا خونم یه چند مین پیاده روی داره یروز یه آقایی منو سوار کرد چون خیلی گرم بود من سوار ماشین هیچ خانم و آقایی نمیشم اون روز خیلی اذیت بودم و گرم بود دیگه اعتماد کردم 1404/01/23 | 21:16 0 نفر لایک کرده اند ... گزارش تاپیک نامناسب
negar_mo مدیر استارتر عضویت: 1398/11/08 تعداد پست: 2014 مسیر هر دومون یکی بود و محل کارمون به هم نزدیک بود اون مغازه داشت و نزدیک شرکت محل کار من بود این شد که هر روز با هم رفتیم دیگه اعتماد کردیم به هم
زرینتاج2 عضویت: 1404/01/23 تعداد پست: 2321 خب دیشب همه شب در برم آن سلسله مو بود من بودم و او بود می بود و سه تاربود و صبا بود و سبو بود من بودم و او بود دامان چمن پر گل و در دامن گلزار من بودم و دلدار مه دلکش و گل نغز و هوا غالیه بو بود من بودم و او بود
negar_mo مدیر استارتر عضویت: 1398/11/08 تعداد پست: 2014 بعد دیدم یه روز استوری گذاشت واسه یه دخترنمیدونم زنش بود یا دوست دختر ک فکر کنم دوست دخترش بود منم دیگه باهاش نرفتم و دیگه از اون روز ندیدمش فکر کنم ساعت و مسیرش عوض کرده
negar_mo مدیر استارتر عضویت: 1398/11/08 تعداد پست: 2014 خوشحالم که قرار نیست زیاد بندر عباس باشم شهر قشنگیه ولی بزودی میخوام اینجا برم و خوشحالم که احتمال دیدنش صفر میشه