2777
2789

مستی هم درد منو ديگه دوا نمیكنه غم با من زاده شده منو رها نمیكنه

منو رها نميكنه منو رها نميكنه شب كه از راه ميرسه غربتم باهاش مياد

توي كوچه هاي شب با صداي پاش مياد من غماي كهنمو بر مي دارم

كه توي ميخونه ها جا بزارم مي بينم يكي مي ياد از ميخونه

زير لب مستونه آواز مي خونه مستي هم درد منو ديگه دوا نميكنه

غم با من زاده شده منو رها نميكنه منو رها نميكنه منو رها نميكنه

گرمي مستي مياد توي رگهاي تنم مي بينم دل مي خواد با يكي حرف بزنه


كي مياد به حرفاي من گوش بده آخه من غريبه هستم با همه

يكي آشنا مياد به چشم من ولي از بخت بدم اونم غمه

مستي هم درد منو ديگه دوا نميكنه غم با من زاده شده منو رها نميكنه

خسته از هركي كه بود خسته از هركي كه هست

راه ميفتم كه برم مثل هر شب مست مست

باز دلم مثل هميشه خاليه باز دلم گريه تنهايي مي خواد

بر ميگردم تا ببينم كسي نيست ميبينم غم داره دنبالم مياد

مستي هم درد منو ديگه دوا نميكنه غم با من زاده شده منو رها نميكنه

🙃

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

نمی‌فهمم چرا

pary_mah | 9 ثانیه پیش

ای صفای قلب زارم

newr | 43 ثانیه پیش
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز