من کنار شوهرم استرس می‌گرفتم . همیشه دوست داشتم وقتی میرونم چشم ایشون بهم نباشه ...چون بعضی وقتها پشت فرمون بودم و ایشون از بیرون منو میپایید . کلی از قضاوتش استرس می‌گرفتم . بارها به خودش گفتم که از لحن و سرزنش و ایرادی گیری تو استرس میگیرم ....ولی الان به خودم مسلطم چون خودش هم گاهی بد میرونه ....
الان رانندگی میکنی؟
الان شوهرم یسره میگه تو راننده نمیشی انقد که ترس و استرس داری
ولی چندبار باهاش رفتم میکفت خیلی خوبی پس چرا انقدمیترسی
ولی ازم ایرادم میگرفتاا
مربی کفت تنها بشین تا بتونی وگرنه ترست باهات میمونه ولی از تنهاییم میترسم
خاک به سرم
شما احساس میکنی نیاز به تایید داری ، درست میگم ؟؟؟؟
اگه اینطوره ، این نیاز به تایید رو بنداز دور ....چون آدم تازه کار حتما خطا می‌کنه ، حتما اتفاق هم پیش میاد ، حتما آزمون و خطا داره و این کاملاااا طبیعیه و نباید خودت رو سرزنش کنی و انتظار صد از خودت داشته باشی . به خودت فرصت بده ....من خودم رو بهترین راننده می‌دونم چون تو بدحالت ترین اوضاع ترافیک و خر تو خر ی ( معذرتا ) رانندگی کردم ......چون هدف داشتم ، انگیزه داشتم .... همیشه دوست داشتم کارهام رو خودم انجام بدم و بعضی جاها رو خودم برم بیام ...و مخصوصا به خاطر بچه هام دوست داشتم خودم ببرم مدرسه و بیارم ....
به همین خاطر ...جون دادم به کار ...
و خلاصه اعتماد بنفست رو ببر بالا .... بگو بالاخره میتونم !
