2777
2789
عنوان

واقعا چرا پدر و مادرا انقدر بد شدن

111 بازدید | 21 پست

مثلا همسر من خیلی از خوبیارو داره به جز محبت کردن مستقیم

مثلا من زایمان کردم طلا گرفت اما خیلی پیگیر سلامت جسمی من نبود 

مثلا میگفت بریم خونه مامانم یا پوشک بچه رو عوض نمیکرد همون هفته اول عاخه من کمکی نداشتم کلا 

خودم سزارینی بودم و بچه رو بقل میکردم میبردم دستشویی نصف شبا و ...

الانم سقط داشتم 

انگار براش مثل بازیه 

اولش ک باور نمیکرد حالم بده 

رنگ و روم زرد شده بود بعدا به خونریزی خداروشکر افتادم فهمیدم سقط دارم باورش نمیشد درد دارم 

الانم بعد از سقط سخت خودم اشپزی میکنم و لباساشو داد بشورم اتو کنم 

با اینکه بهشم میگم نمیتونم اینکارارو کنم تنم درد میکنه ولی انگار کره 

کاش واقعا توانایی ۱۰۰ درصدی میداشتم و کلا هرگز بهش تکیه نمیکردم

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

با وجود اینکه سر بچه اولت انقدر بیخیال بوده چرا بچه ی دوم باردار شدی!!

چون بعد ۵ الی ۶ ماه وقتی باهاش حرف زدم گفت اره اشتباه میکرده و بی تجربه بوده 

امروز دعوام شد باهاش 

گفت اقا بدون من همینم ک هستم و انتظار هیییچ محبتی از من نداشته باش

گفتم چرا؟

گفت همینم دیگه تموم

با وجود اینکه سر بچه اولت انقدر بیخیال بوده چرا بچه ی دوم باردار شدی!!

از طرفی دوست دارم خانواده پرجمعیت و خوبی برای خودم داشته باشم 

عاخه یکبار ک بیشتر به این دنیا نمیام 

یکبار هم بیشتر ادم ازدواج بهتره نکنه وقتی دختر هم دارم باهاش

دوست میداشتم بچه دار بشیم چندتا و شاد باشیم دور هم ...

حیف من 

چون بعد ۵ الی ۶ ماه وقتی باهاش حرف زدم گفت اره اشتباه میکرده و بی تجربه بوده امروز دعوام شد باهاش گف ...

مردا 90 درصد همینم خواهر من 

هیچ وقت چیزی رو گردن نمیگیرن 

ولی جدایی از اون اگر میبینی شوهر حمایتگری نداری دوباره بچه دار نشو چون اون بچه آسیب زیادی از طرف رفتار های نابالغانه پدرش میبینه 

خیلی بده متاسفانهبا کمترین درک و فهم بدنیا میان و ادامه میدن

دقیقا 

خیلیا هم اینجور شدن متاسفانه 

نمیدونمم چرا

احساس میکنم قدیما همدلی بیشتر بود 

الان یه زایمان داشتم نه مادر نه مادرشوهر نه خواهر و نه خواهرشوهرم یه تف ننداختن کف دستم چ برسه یکممم همدلی و کمک

حالا واقعا میگم خودم اینجوری نیستم 

ببینم یکی حالش بده کسیو نداره عمرا تنهاش بزارم طرفو

سرش از لحاظ عاطفی جای دیگه گرمه

خودمم حس میکنم چنین چیزی باشه 

ولی حوصله تجسس ندارم 

از طرفی هییییچوقت داخل گوشیش هیچ چیز بدی ندیدم 

هرگز هم هیچ جایی اضافه بر زمان اداری نمیره 

دیگه عاخه به چیش شک کنم 

مردا 90 درصد همینم خواهر من هیچ وقت چیزی رو گردن نمیگیرن ولی جدایی از اون اگر میبینی شوهر حمایتگری ن ...

خیلی عذاب میده 

دقیقا همش با خودم فک میکنم روحیه تنها همراه با یه پدر تومخی بزرگ کردن بچمو دارم یا نه 

واقعا نمیتونم به خودم بگه که این روحیه رو دارم 

کاش این روحیه رو میداشتم 

سعی کن ازش بخوایبگو یادش بده مرحله به مرحله مثلا یه مرغ برا بزاره بگو حالم بده نمیتونم بلند شم مثلا

نمیکنه انقدر لفت میده نگووو 

مثلا میگم مرغ انقدررر قر میزنه ک بلد نیستم اخرشم میگه از بیرون کباب میخرم 

کباب هم نمیخوام مخصوصا بیرون پزشو چون اصن فایده غذایی نداره ک 

من الان باید تقویت بشم خیر سرم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   8080aylinamm  |  6 ساعت پیش
توسط   آرزو1388  |  5 ساعت پیش