2777
2789

اینقدر حالم بده 

خونه بابام اینا بودیم خواهرم هم اونجا بود بچه هامون باهم بحث شون شد خواهرم هم همین طور دخالت میکرد بین شون با بچه  من کل کل میکرد من وشوهرم اهمیت ندادیم گفتیم بچه هستن دو دقیقه دیگه کنار هم میشینند خواهرم همین طور چشماش بسته بود دهنش باز کرده بود به شوهرم چیز میگفت که آره چرا هیچی به بچه ات   نمیگی خودت یادش دادی همین طور گفت گفت شوهرم هم عصبی شد گوشی زد رو اپن شکست گفتم خوب شد حالا همین میخواستی بعد خواهرم چنان سر صدایی راه انداخت زنگ شوهرش زد گفتم دیگه بس کن بیشتر از این حرمت ها از بین نبر ما شوهرهامون باهم خوبن گفتم رو این دوتا تو رو هم باز نکن خلاصه شوهرش اومد جلو اونم کلی سر صدا کرد ماهم گفتیم چیزی نشده فقط ببرش ارومش کن بابام اینا هم هر کار میکردن اروم نمیشد همیشه کارش اینه وسط بچه ها می افته کلا اخلاقش اینه خودش کلی بی احترامی میکنه هر چی میخواد میگه بعد مایه چیز بگیم این طوری میکنه بچه هام بخاطر شکستن گوشی اینقدر گریه کردن و خوابیدن کاش قلم پام شکسته بود نمیرفتم 

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

به بچه هاتون بگو با بچه هاش بازی نکنن حالا در اینده اگه حتی مجبور شدید همو ببینید

اصلا عقل نداره هزار بار گفتم بهش خودت فقط خراب میکنی دیشب یه دیونه بازی در اورد جلو شوهرم و شوهرش

دیگه با خواهرت قطع رابطه کن هر وقت هم اون هست نره خونه مادرت تا بفهمه جزای بی احترامی تنهایی

میدونی بد نیست ها من خوبی هاش هم در نظر میگیرم ولی یه دفعه دیونه میشه هیچی نمیفهمه منم خسته شدم چقدر خوبی ها در نظر بگیرم کوتاه بیام 

خیلی سخته درکت میکنمخیلی درک خواهرت پایینه

مثلا بچه اون بیاد به من بگه خاله بچه ات میزنم میگم نه خاله باهم دوست باشین چی شده حلش میکنم بعد دیشب دختر من بهش میگه خاله به بچه ات بگو سربه سر من نذاره میزنمش بعد ناراحت میشی  چشماش مثل روانی ها میکنه میگه بیخود میکنی حق نداری باهاش کل کل میکنه بچه منم تو سن بلوغه من خودم کل کل نمیکنم باهاش این دائم درحال بحثه باهاش

خواهرت هر کاری کرد باش همسر شما حق نداره گوشی روپرت کن بشکن درجواب کارش این چه حرکتیه منم به جای خوا ...

عزیزم شوهر من تو آشپزخونه داشت چای میخورد هر چی گفت جوابش نداد گفت نمیخواستم بی احترامی کنم ولی خواهرم ول کن نبود مگه تموم میکرد اونم عصبی شد پرت نکرد محکم زد رو اپن گفت تمومش کن 

بیچاره پدر و مادرت، هم مهمون دعوت کنند هم با این بساط تپش قلب بگیرند. کار خواهرت خیلی اشتباه بود ولی یه سوال، این وسط بچه ی شما احیانا به بچه خواهرت زور نمیگه یا نمیزنه یا به خواهرت بی احترامی کنه و شما هم ساکت یه گوشه نشسته باشید؟؟

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792