اوایل فکر میکردم کلا دیگه میخوام تنها زندگی کنم اما بعد از مدتی دیدم من آدم تنها موندن نیستم دوست دارم کسی کنارم باشه
این مدت از طریق کارم با 2 تا آقا در مرحله آشنایی در حد یکی دوبار رستوران رفتم اما اصلا به روحیاتم نزدیک نبودن
خلاصه تا 2 روز قبل بعد 2 سال همسر قبلیم تماس گرفت
انگار بعد از جدایی ما 4 ماه بعد مادرش بهتر شد و تحت شرایط خاص منتقلش کردن خونه
و حالا همه تقریبا برگشتن به شرایط قبلیشون
کلی حرف زد اینکه پشیمون و حق با من بود و کلی ازین دست حرفها
و اینکه هنوز نذاشنه هیچکس از فامیلش متوجه طلاق ما بشن
میگه برگرد و جبران میکنم و ی قراری بذاریم حضوری حرف بزنیم
حالا من نمیدونم چیکار کنم