یعنی دیدم مجبور شد نشون بده یه آقایی به خانومه گفته بود نوشابه مهمون من خانومه گفت من غذا میخوام اینم گفته بود تو غذا نخور هیکلت بهم میریزه حیفه هزار بار قسم خورد منظوری نداشتم تیکه انداختم جو گیر شدم اشتباه کردم ....
کلی گفت غلط کردم اشتباه کردم میدونه این چیزا خط قرمزمنه دیگه الان حالش بد شد رفت دکتر از صبح معده درد میکرد دیگه دعوا کردیم چیزیم نتونست بخوره حالش بد بود رنگو روش پریده بود همش میگفت عجب غلطی کردما هی معذرت خواهی کرد اون گروه ها رو پاک کرد ولی من دست بردار نبودم گفتم اعتمادم خراب کردی واقعا مثل چشمم اعتماد داشتم بهش فکر نمیکردم همچین کاری کنه