امشب شوهرم جلوهمه بهم گفت خنگ اونم باعصبانبت چون زور نداشتم قفل در روبازکنم
از بس بهم برخورد و ناراحت شدم تب کردم
هرروزبهم میگه چندبارتذکردادم بازم الان جلوخونواده اش اینطوربهم گفت
الان دوست ندارم حتی جوابشوبدم
نمیدونم دیگه باهام حرف هم بزنه جوابشوندم یا فقط سرسنگین باشم
تو جمع توام باید خردش میکردی میفهمید
میگفتی راست میگی خنگ نبودم که زن تو نمیشدم
اولین بارش نیست همیشه سرکوبم کرده منم فقط ازش دلخورمیشم ومیرم توخودم یا میرم توگوشه اتاق گریه میکنم اصلا نمیتونم همون موقع جوابشوبدم ولی خیلی خسته شدم ازحرف ها و رفتارهاش همش تخریبم میکنه😔به نظرتون دیگه جوابشوندم و حرفی باهاش نزنم حساب کاردستش بیاد
چون بار اولش نیست یعنی شعورش نمیرسه ، یبار قاطعانه تو خلوت خودتون حرف بزن باهاش ، بگو خیلی از دستت ناراحت میشم منم میتونم جوابتو بدم تا الان نخواستم زیر سوال ببرمت ولی دفعه بعدو دیگه قول نمیدم توهین کنی منم مثل خودت رفتار میکنم
حرف نزن بزار متوجه ناراحتیت بشه
حتما حتما قاطع باهاش حرف بزن
ببخشیدا
یهویی اومدیم
اینکه داخل جمع چیزی بهشون نمیگی از فرهنگ وشعور بالاتونه
ولی قرار نیس همیشه این رفتارو داشته باشه
پس وقتی ک باهم تنها هستین باهاش صحبت کنین
و بهشون بفهمونین ک اگه من چیزی بهتون داخل جمع نمیگم
ولی بجاش انتظار دارم ک شما توی تنهایی خودت ب کارو حرف زشتت فک کنی و ب خودت قول بدی ک دیگه این حرفو بهم نزنی
هیچ وقت
