گله دارم
از که نمیدانم...
از چه نمیدانم...
این روز ها دردی در من سنگینی میکند ،
که نمیدانم دلیلش کیست....یا چیست....
بی حس شده ام ...خستهام از تمام جهان...
دلم اطمینان میخواهد و اندکی آرامش،
واندکی آرامش...گفتن اشک بریز،خالی میشوی،
خالی نشدم که هیچ ....پرشدم از بی کسی...