۴روزه خونه افتادم صمیمی ترین دوستم و با یکی نفر دیگه میدونن عمل کردم اون دوستای معمولی م حتی اومدن خونه مون عیادت
اون وقت صمیمی ترین دوستم حتی ی زنگ بهم نزده بعد ۴روز پیام داده تلگرام حالت چطوره
خیلی تو انتخاب دوست دقت کنید💔
من و اون باهم درس میخوندیم انگاری که ی رقیبش حذف شد خوشحالم شده تازه
هرروز میره کتابخونه کتابخونه هم کنار خونه ماست نمیخوام بیاد خونمون ولی ی زنگ زدن انتظارم بی جاعه؟
با کسی دوست نشید،هیچ دوستی خوب نیست.
حتی خودمن برای بقیه
بخاطر همین چیزاست به هیچکس نمیگم دوست صمیمی
اینجوری ازشون انتظارم ندارم خودم ناراحت نمیشم
همه فقط یه دوست معمولین حالا با یسریاشون بیشتر وقت میگذرونم
انتظار از هر آدمی نداشته باشی تا ابد راحتی
بعدا بهش گله کن
البته جا برای جبران زیاده ،غصه نخور
هیچوقت دوست صمیمی نداشتم همه دوست معمولین و ازاین بابت خوشحالم
بخدا من نزدیک دوهفته مریض بودم و بچه هام بی غذا...طبقه بالای مادر شوهرم هستیم..خیلی هم باهاشون صمیمی و باهم خوبیم...
این دوهفته نه خود مادر شوهرم و نه خواهرشوهرهام که هر روز خونه مادرشان هستند نیومدن یک دقیقه احوالمو بپرسم...همش هم می دانند مریض بودم...
من اصلا دهنم وا مونده ...گفتم خدایا من تا به امروز حس کردم که یکی از اعضای خانواده شون هستم...در صورتی که نبودم و یعنی برام فیلم بازی کردند..
منم من بعد دیگه تصمیم دارم نه قهر و نه دعوا فقط دیگه مثل سابق باهاشون صمیمی نباشم.
از ی جایی ببعد یاد میگیری از هیچ کسی هیچ توقعی نداشته باشی . من بچه ۵ و نیم ماهم سقط شد ، ۴ روز بیمارستان بودم ، تنها عروس خانواده ام و یه خواهر شوهر دارم ،، چند ماه گذشته ، هنوزم نپرسیده چی شد اصلا ؟! چ برسه حال و احوال
