بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش! پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم میخوای شروع کن.
مجرد بودم و بچه تعداد افراد خانواده زیاد خونه قدیمی به من نمیگفتن جن داره خیلی وقتا صداهای گریه یا صدایع دست زدن از طبقه پایین خونمون میومد همون اتاقی که بابام اصلا سمتش نمیرفت یه روز نفهمیدم چی شد مامانم صبح به بابام میگفت چیکار کنم آب جوش داغ داغ ریختم تو سینگ بابام گفت هیچی نمیشه نترس من نصفه شب بلند شدم یه چیزی شبیه ادم توی چهار چوب در بود گفتم بابا پاشو یکی اومده با تو کار داره تا بابام روش طرف در کرد گفت معصومه بسمالله رو بلدی کامل بگو منم لج باز بودم گفتم نمیخوام داد زد لامپارو روشن کنین خواهرم دوید لامپ روشن کرد گفت معصومه اون آدمه هنوز هست نگاه کردم گفتم آره هست گریه کرد گفت بگو بسمالله رو نمیتونستم بگم گفتم یادم رفته کاملش بگم گفت من میگم تو بگو تا گفتم آدمه رفت بابام تا صبح لامپ و خاموش نکرد بغلم کرد صبح یه بشقاب برنج و عدس و یه کم خرما رو برد گذاشت تو اون اتاقه درم بست وقتی وارد میشد میگفت سلام میومد بیرون میگفت با اجازه