من با دوست پسرم ۸ماهه که دوستم اوایل چون هنوز وابسته نبودم بعد هر قهر کردنام خودش میومد سمتم تا فهمید من وابسته شدم ووقتی بی محلی کنه مثلا بهش بگم میخوام برم میگفت هرجور راحتی من تا اخر عمرم ولی دوست دارم بعدش میرفتم سمتش بعد قهرمون این اخرا بخاطره اینکه روزی دوبار بهم پیام میداد بعدم چون اخر هفته ها میرفت کوه دوروز گوشیش تو دسترس نبود اعصابم خورد شده بود
ولی هر وقت باهاش حرف میزدم باهام خیلی مهربون بود تصمیم گرفتم بهش بهانه بدم که اگه میخواد بره دوروز بهش پیام ندادم ولی اون دوروزشم بهم ویس داد حالمو پرسید حتی تبریک عیدشم جواب ندادم ولی باز هم زنگ زد هم پیام داد ولی من باهاش سنگین حرف زدم بهمم گفت حدااقل یه تبریک عید میگفتی بعدش دوروز باهم حرف نزدیم بعدش یکی از بستگانم فوت شد ازشدت ناراحتی بهش پیام دادم گفتم دارم دق میکنم بعد زود سین کرد پیاممو تسلیت گفت حتی گفت دردت به جونم کاش کنارت بودم ارومت میکردم(انگار نه انگار باهاش سنگین بودم تبریک عیدم حتی نگفتم)بعدش حتی فردا حالمو پرسید گفت من نبینم ناراحتیتو عزیزم
فرداش بهش صبح بخیر گفتم اونم خیلی خوب جوابمو داد گفت صبح بخیر عزیزم حالت بهتره منم گفتم خوبم دیگه تا فردا ازش خبری نشد
فرداش اومد ویس داد معذرت خواهی کرد که انتن نداشتم یه عالمه ام حرف عاشقونه که دلم برات یه ذره شده
منم جواب ندادم بعدش فردا ۲بار پیام داد بازم جواب ندادم پس فردا گفت اخه چرا جوابمو اصلا نمیدی بعدم شبش گفت میبینی و جواب نمیدی باشه عزیزم راحت باش
چرا اخه از یه طرف اینجوری یهو بی دلیل میره میگه انتن ندارم بعدم که قیافه میگیرم چند بار پیام میده؟
این کارا یعنی چی؟اصلا براش مهم هستم یا نه؟
(اینو بگم که دوست پسرم استادمه امکان داره از ترس دانشگاه باشه که جلوی من کوتاه میاد؟