مدتی هست با همسرم بحث داریم
امروز هم سیزده بدر با خونواده شوهرم بودم
خاله و دختر خاله و پسرخاله و پدرشوهرم اینا و خواهرشوهرم اینا
خلاصه از زمانی که بهشون ملحق شدیم شوهرم جلو اونا بهم بی محلی می‌کرد منم خیلی بهم برخورد بهش گفتم منو ببر از اینجا گفت خودت برو
منم بلند شدم اومدم
شوهرم دنبالم نیومد جلو همه ضایعم کرد مادر شوهرم به زور فرستادش دنبال منو و ما برگشتیم خونه( قبول دارم کار منم اشتباه بود) اما اینجاشو نمیتونم هضم کنم که مادر شوهرم این پیامو داد :
خانم سیزده خودت هیچی سیزدهه بچمم خراب کردی ابرومم بین جمع بردی اگه می خوای همیشه اینجوری ادامه بدی پس تمومش کن
این در حال هست که همسرم سابقه خیانت هم داره منم این جواب رو دادم :
اون روزایی که پسرتون خیانت می‌کرد نگران نبودین که روزای من خراب شده؟
منم پیش خونوادم حرفی نزدم که مبادا بابام طرز فکرش نسبت به بچه تون عوض بشه
البته الان که فکر میکنم میبینم کار اشتباهی کردم که چیزی نگفتم باید میگفتم
تموم کردن یا ادامه دادن این زندگی هم اگه اجازه بدین خودمون تصمیم میگیریم
بعد از این پیام منم ساکمو جمع کردم از خونه زدم بیزون شوهرمم کلید رو ازم گرفت گفت حق نداری برگردی
چیکار کنم؟
