من از روز اولی که باهاش اشناشدم گفتم از لحاظ مالی کم و کاستیها به چشمم نمیاد چون بلدم گنارت رفعشون کنم اما اخلاق ادب برام خیلی مهمه...
اما هرچی میریم جلو بیشتر میفهمم اصلا رو کلامش تسلط نداره
تادیروز فقط به دیگرون حرفهای زشت میزد البته درحضور خودشون نه
اما امروز بعد ۶سال زندگی لخودمم سریه موضوعه پیش پاافتاده فحش داد
خیلی قلبم شکست باورم نمیشه..
منی که پا به پاش تو زندگی دوییدم فقط یه خاعش ازش داشتم اونم قبحشو ریخت
کلا توخونه خیلی رئیسه دوستداره حرف حرف اون باشه
۱۱ ماهه جدا میخابیم بخاطر بچه
میگه اذیت میشم با بیدارشدناش
درصورتب که بچه من اصلاااا اهل گریه نبس نهایت سه بار تاصبح شیر میخاد
درکنارهمه اینها دست و دلبازه تو کارخونه کمک میکنه اگه تایم داشته باشع بشدت تو بچه داری کمکه
من خسته باشم بچه رو میبره بیرون دور بزنه من بخابم
به رفت و امدم باخانوادم کار نداره چه لسا هواشونم داره
تولدام همیشه کادومیخره یادش میمونه
ولی من خیلی ازش سرد شدم مخصوص بخاطر بددهنیش☹️