وقتایی که دلم میگیره تنها دست به قلم شدنه که میتونه حالمو خوب کنه امروزم یادم به دوران کنکورم افتاد گفتم دست به قلم بشم حالم خوب بشه 😂😐
روزای خیلی سختی برام بود دوران کنکورم فشار کنکور یه طرف حرف مردم بیشتر اذیتم میکرد همش تو اتاقم تو خلوت خودم گریه میکردم که اگه نشه چی ؟! دوسال پشت کنکور بودن چیز کمی نیست اگه اینبار نمیشد دیگه توان نداشتم
گریم گرفت چرا🥲 نمیدونم چرا الانم که دارم تابپ میکنم استرس گرفتم 😄 سرتون در نیارم کنکور که دادم کلی طول کشید نتایج بیاد دقیق روزی که نتایج گفتن اومد من با مامانمو بابام برا ناهار رفته بودیم بیرون ووای نگم چقدر اون روز استرس کشیدم تپش قلب بدی گرفتم به مامانم گفتم نتایج اومده نگران بود هی میگفت برو ببین سایت سنجش با ترافیک رو به رو شد بالا نمیومد باگ داشت🫤 منم هی استرسم بیشتر میشد حالا تو این اوج استرسم مامان جونمم برا شام دعوتمون کرده بود منم میدونستم اگه برم هی میگن نتایج چی شد 😂دلم نمیخواست برم ولی دیگه رفتم به خودم گفتم هرکیم ازم بپرسه میگم سایت خرابه بالا نمیاد . شام هیچی نخوردم از استرس هیچی از گلوم پایین نمیرفت فقط دلم میخواست برم خونه نتایجو ببینم که اگه چیزی نیوردم راحت بشینم گریه کنم🤣 🥲 یادمه اون شب یه فاال حافظ گرفتم خیلی قشنگ بود حافظ که همش برام عشقو عاشقی میورد ایندفعه دقیق فاال با نیتم یکی بود 🤣🥹🥹🥹🥹🥹 دیگه اخرشب بود مهمونا رفتن ماهم مهمونا اخر بودیم داشتیم میرفتیم مامانم گفت اللان دیگه کسی نیست برو ببین من زدم زیر گریه گفتم میدونم چیزی نمیارم مردود شدم 🥹 مامان جونم زیر لب داشت صلوات میفرستاد گفت برو ببین مطمعنم اوردی داییمم گفت حالا اونایی که درس خوندن کجا رو گرفتن قبولم نشدی طوری نیست برو ببین 😂هی میرفتم تو سایت وسطش پشیمون میشدم میزدم زیر گریه 🤣
