چندماه پیش اینستاش ب طور اتفاقی گفتم بده اونم مقاومت میکرد نمیداد، منم گفتم یا میدی یا میرم از زندگیت، گوشیش داد و دیدم که ۲، ۳ تا دختر پیام داده و بقیه هم لاس زده بود😔او ۲، ۳ اولی رلش بودن، یکیشون نذاشت پیاماشو باز کنم. اون موقع گردن رفیقاش انداخت، پیش من زنگ زد و اون رفیق نامردش گف اره دوس دخترمنه... من یه ۱۰ روز قهر بود بعد اومد به التماس که برگرد منم ساده بخشیدمش و گفتم فرصت اخر ک میدم😭۲ماه گذشت و قرار بود چند روز بعد بیان خواستگاری... من ب خاطر اینستاش ترس داشتم مطمئمن نبودم ازش.. یه بهونه اوردم و عقب انداختم...با یه خط دیگ امتحانش کردم و تا وسطاش پا داد بعدش یه سوتی دادم شککرد و سریع زد جاده خاکی
گفت نامزد دارم .
منم از اون موقع دیگ دلم باهاش صاف نشد
مشاوره رفتیم بازمدرست نشدم.
خانواده ها در جریان بودن به یه بهونه ایی تموم کردم.
و قبل عید قطعی کات کردم
چون همش شکاکشده بودم ارامش نداشتم.
تا الان ک ۵ ماه میگذره از دیدن چتای اینستا همچنان خیانتای اینستاشو گردن نگرفته بود.
تا اینکه دیروز زنگ زد ب التماس افتادن ک برگرد و اینجوری نکن.... منم گفتم باید اعتراف کنی تا شاااید برگردم.اونم اعتراف کرد که اره اونا دوش دخترای خودم بودن نه رفیقام💔💔اما تو ببخش و برگرد
ما عقد کنیم تو زنم بشی همش پیشم باشی اینطوری نمیشه و...
بچه ها حالم خیلی بده😭 قلبم تپش پیدا کرده ۲ روزه بعد حرفش😭😭💔