نیمه دوم ماه به نظر من خیییلی طولانی گذشت . واسه عید در نظر دارم یه جشن کوچیک خونوادگی بگیریم آخه دخترم هم روزه بوده دوست دارم خاطره خوبی تو ذهنش بمونه
ماه رمضون رفت عید اومد و رفت دوباره محرم صفر ایام فاطمیه باز دوباره ماه رمضون و عید اصلا نمیفهمیم چطور عمرمون داره میره هیچ لذتی هم ازش نمیبریم انقد خودمونو درگیر کردیم
خدایا «حیات» ما رو چنان قرار بده ک در « ممات»ما «مردم» اندوهگین و«هرزهگان»شادمان شوند. وهذا یوم فرحت به آل زیاد و آل مروان! من هموطنانی در ترکیه ،سوریه،یمن،امریکا،فلسطین،عراق ،فرانسه ،لبنان و... دارم و بیگانگانی در شهرهای ایرانم 💔همین قدر تلخ💔.