شوهرم چن بار دعوتشون کرد جای دیگه مهمون بودن خودشون گفتن شنبه . من گفتم زنگ بزن مطمئن بشیم میان یا نه . مرده گفت فردا جای دیگه ام قول دادیم ببینم کدومو میشه بیایم بهت خبر میدم . به شوهرم گفتم بگو پس زودتر اطلاع بده . متوجه نشد چی گفتم گفت خب ما زودتر گفتیم بهتون 🤦♀️ مرده ام با ی حالی گفت باشه میایم یجوری شدم . دستم به کار نمیره . حالم خیلی بده .
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
دیدی چند وقت پراز ناامیدی میشی. بعد یه دفعه یه خوشحالی میاد تو دلت (اون خداست...) ........ وقتی در تاپیکی شرکت میکنم لطفا زیر من ریپ نزن اصلا خوشم نمیاد.. چون پیام من برای صاحب تاپیک هست ن توی هرنخود آش 😏... اصلا از آدمایی یهو میپرن ب ادم خوشم نمیاد.. سعی کن وقتی بامن صحبت میکنی حدتو نگه داری 🌷
چه نسبتی دارن باهاتون و چرا انقدر اصرار به اومدنشون دارید
خالم بود از ی شهر دیگه اومده . بهش گفتیم یبار گفت فعلا نیستم . شنبه میام . منم خواستم ببینم اگه نمیاد به کارام برسم کع شوهرم با این حرف زدنش حالمو خراب کرد
خالم بود از ی شهر دیگه اومده . بهش گفتیم یبار گفت فعلا نیستم . شنبه میام . منم خواستم ببینم اگه نمی ...
از کساییکه از شهردیگه میان متنفرم . بتمرگن سره جاشون واسه خودشو یخچالارو پر میکنن و دره خونه هاشونو میبندن میان میفتن تو سره مردم مهمونی . بنظرم محل بهش نده مهمونیتو کنسل کن