2777
2789

امشب رفتیم خونه ی دختر خالم مهمونی، اونجا حس کردم خانم پسرخالم داره به شوهرم نخ میده، همش می خواست حرف بزنه، توی جمع شوهرمو خطاب قرار میداد، باهاش شوخی میکرد، یه صحنه هم دیدم وایستاده توی آشپزخونه و داره با شوهرم راجع به رانندگی و ماشین حرف میزنه، خیلی صحبت شون داشت طولانی میشد که من حس بدی گرفتم سریع رفتم پیش شوهرمو پریدم وسط حرفشون! فکر کنم عروس خالم فهمید، شما جای من بودین چیکار میکردین؟ به نظرتون زیادی حساس شدم؟

خدایا چنان کن سرانجام کار / که تو خشنود باشی و ما رستگار

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

والا دختر خاله شوهرم .... بازی نبود در نیاره سر شوهرم

همش شوخی بدنی و پیام عاشقونه و ....خلاصه ج بازی در میاورد 

بعدم ک حرف میزدم مادرشوهرم میگفت تو شکاکی 



ولی حس یه زن هیچوقت اشتباه نمیکنه

هستم ولی خستم❤

شوهرتو بگو محل نزاره بهش

میترسم اینجوری شوهرم حساس تر بشه اتفاقا، از وقتی اومدیم خونه چیزی بهش نگفتم، البته این خانم ۵ سال از شوهرم بزرگتره ها

خدایا چنان کن سرانجام کار / که تو خشنود باشی و ما رستگار

اسی این خطاب قرار دادن چه معنی میده؟

شوهر خواهر شوهرم دوبار منو وسط جمع خطاب کرد


 ،خیلی ازش بدم میاد امشب خونه پدرشوهرم بودیم ما خانوما تو آشپزخونه بودیم دیدم داره لبخند میزنه سریع جامو عوض کردم ازش متنفرم 

عشق مختص حسین ابن علی ست🌺🌺🌺🌺
زن ها حسشون اشتباه در نمیادشوهرت خوشتیپه؟پولدار؟

ببین دقیقا از اول که ما ازدواج کردیم چون وضع مالی شوهرم نسبت به بقیه دادمادها بهتر بود، حس کردم این دختره ازش خوشش میاد، کلا شوهرم توی فامیل مون آدم محبوبی هست

خدایا چنان کن سرانجام کار / که تو خشنود باشی و ما رستگار
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792