منم مادرشوهرم ظاهرا کاری نداشت.
اتفاقا همش هم گیر میداد شبا بمون
ولی مامانم میگفت ابدا دختر عقدی شب نباید بمونه جایی
ولی بعدا همین مادرشوهر مهربان! زنگ زده بود به مادرم که دخترت میاد اینجا با پسر من میرن تو اتاق منم نمیدونم چه خبره ها.
سر همین حرف من چه ها که نکشیدم از مامانم