همه خوشحالن به غیر من
بچه اولمه
من قرص رو قطع کردم ک بدنم استراحت کنه حامله شدم اونم دوقلو
آخه چرا خدا دوقلو داده به من
من خودم به سختی دارم این شرایطو درک میکنم همش استراس دارم این بچه ها چه گناهی کردن آخه
هردفعه به سقط فک میکنم گریه میکنم
دلم میگیره خب بچه هامن الان ۲ ماه تو شکمم دارن رشد میکنن ولی هرچی فکر میکنم با این وضعیت خدا نباید میداد
شوهرم حقوق زیاد نیست
مستاجریم
ماشین نداریم
دیروز انقدر سرد بود رفتیم بیرون داشتم یخ میزدم میلرزیدم آخه بچه چه گناهی کرده اونم دوتا
حداقل یکی بود میگفتم ی کاری میکنم
الان چندساله ی گوشی قدیمی دستمه نمیتونم عوض کنم خرج دوقلو زیاده
هی میگم نگم خدا برکتو با خودش میاره باز دلم میسوزه میگم گناه دارن این بیچاره ها میخاد به دنیا بیاد بگه اینو میخام اونو میخام ما چرا ماشین نداریم و هزارتا چیز دیگ
خونه خریدن هم دیگ شد آرزو
لطفا نصیحت نکنید دارم با گریه مینویسم فقط اگ راهی پیدا میکنید ک یکیش از بین بره بهم بگین نمیخام اینجوری ب دنیا بیان اذیت بشن برن بهشت بهتره
ولی اگ باز یکیش زنده بمونه خوبه