خب اگه از اول اولش بگم من میرفتم محل کارش ، بیمارش بودم
بعد اول باهم حین کارش شوخی می کردیم و راجع به دانشگاه و رشتم و اینا حرف می زدیم
بعد توی اینستا صحبت کردیم و چندباری رفتیم بیرون ، بعد دیگه صمیمی تر شدیم و وقتی با خانواده مطرح کردیم خانواده اون خوشخال شدن ولی خانواده من مخالفت سختی کردن
قرار شد با احترام جدا بشیم دو هفته بیشتر دووم نیاوردیم
و علی رعم مخالفتا عقد کردیم دیگه
همین