2777
2789
عنوان

شوهرم گفت دیگه مواظبت نیستم

423 بازدید | 16 پست

من همیشه قبل ساعت 9 شب خونه ام

امشب داشتم خرید میکردم حواسم اصن به ساعت نبود شلوغ بود خیابونا تا رسیدم خونه 10 شد سروصدا بود زنگ زده بود نشنیده بودم تا رسیدم خونه شروع کرد به دعوا کردنم و غر زدن منم گفتم تو نمیخاد مواظب من باشی من خودم مراقب خودم هستم.

یهو ناراحت شد گفت باشه پس به مواظبت من نیازی نداری دیگه درو محکم بست رف.

یعنی میخاد چیکار کنه؟

حرفم بد بوده؟ یک ساعت دیر کردم دگ اخه شروع کرد داد زد سرم اومدم

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

رفت قهر 

ی پاپیون بخر برو اشتی کن باهاش، بزن ب موهاش. 


برو بگو منظور بدی نداشتم عصبیم کردی

وگرنه من حس امنیت دارم تو مراقبمی

دخترِ ایران، همه ما، کرد، ترک، لر و... ایرانی هستیم، از یک خاک. قبل از مقابل هم ایستادن، به یاد بیارید، ما همه از یک ریشه ایم، از یک ایران ❤️ژن جهش یافته آنخماعو در ایران هستم، درودم بر یک یک تون باد🎀

خواهر از بس اخبار وخبرهای بد زیاد شده نگران شده حالا میشد هر دوتاتون بهتر صحبت میکردین  اول آقا میگفت دیر کردی نگران شدم و...تو هم میگفتی حق داری اشتباه من بود باید خبر میدادم خلاصه از دل هم دربیارید  

   آرامش سهم قلبی است که درتصرف خداست.    
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   ابرو_کمونیa  |  3 ساعت پیش
توسط   naziiiiiiiiiiiii6971  |  4 ساعت پیش