امسال کنکور دارم و قرار بود عید با خانواده بمونیم خونه و جایی نریم ولی انگار حالا که یه بار نرفتیم خونه پدربزرگم در شهرستان گناه شده و از همه جا داریم حرف میشنویم یه ذره درک ندارن که آقا طرف کنکور داره چطوری پاشه بکوبه بره یه شهر دیگه
انقدر این چند روز از فامیلا حرف شنیدم خسته شدم کلا روحیم داغون شده هر کدومو از راه میرسن آدمو تخریب میکنن برای چی داری درس میخونی مامان بزرگم هر روز زنگ میزنه با مامانم دعوا که نیومدید وقتی من مردم بیاید
واقعا دیگه نمیدونم چیکار کنم خستم فشار رومه انقدر گفتن بابان کلی با مامانم بحثش شده سر همین حرفا