من دانش آموز زرنگی هستم درسام هم خوبه همش دخالت میکنه توکارهام مامانم مثلا مدرسه میرم میگه بابابزرگ ببرت خب خجالت میکشم با پدربزرگم برم من که بزرگم آخه دوقدم راه تا مدرسه نیس بخدااااا واینکه نمیزاره هرکار میخوام بکنم دوس دارم درس بخونم اما مامانم آرامشم بهم میزنه وقتی هم درس میخونم الکی غر میزنه ویا با داداشم دعوا میکنه ویا با بابام
خب اون بهم میگه توزشتی و.... بخدا به خاطر مامانم اعتماد به نفسمو ازدست دادم همش سر چیزای الکی بهم میگه توزشتی قیافت دیدی اصلا کاش بچم نبودی شیرم حرومت کاش سقط میشدی ویا میکشتمت بخدا عصبی میشم هرکی باشه داد میزنه..... بهم میگه شبیه بابات شدی زشتی
طلا که نمیشه بگیری اما بجای لباس،شروع کن خورد خورد دلار بگیر،ضرر نمیکنی دختر
تا موقع ازدواجت یه بازدهی خیلی خوبی بهت میده
هر پولی دستت اومد فقط دلار بگیر
اینبار امتحان کن
مزش بره زیر دندونت دیگه ولش نمیکنی
ن کلا بجز اون برای چیزای الکی دعوام می کنه مثلا میگه این لباس نپوش اونو بپوش و یا میگه که تو آشپزخونه نیا آب بخور چقدر آب میخوری وگازمو خیس میکنی.... بخدا دنبال بهانه گیری اضافست ویا میگه کاش اون دوستت بچه من بود
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
50 ثانیه پیش
52 ثانیه پیش
55 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
