2777
2789

البته من هنوز پدر شوهرمو ندیدم ولی دعواش شده با من

موضوع از این قراره که ما همون روز سال تحویل ساعتای ۳ بعد از ظهر رفتیم همون اول رفتیم خونه پدر شوهرم

که از راه رفتیم دم در( اتاق پدر شوهرم کلا جدا هست ودرشت از تو حیاط باز میشه)

شوهرم داشت در میزد که بریم داخل مادر شوهرم از اون اتاق دیگه ما رو صدا زد که نرین خوابه و روزه است امروز(فقط همون روز نوزدهم روزه بوده)

و خودش گفته اگه کسی اومد بگین خوابه

خلاصه  ما اومدیم خونه مادرشوهرم همه برادر شوهرام اونجا بودن با جاری ها و اونا بعدم که عمه ی شوهرم اومد 

و همچنان پدر شوهرم نیومد پیش ما 

ما یک ساعتی بودیم اونجا و بعدش رفتیم خونه بابام

دوباره شوهرم یه کم خونه بابام در حد ده دقیقه موند و بابای من اصلا خونه نبود و رفت دو باره خونه پدرشوهرم

منم موندم خونه بابام (خونه ی من و شوهرم از محل زندگی پدر ومادرامون یه نیم ساعتی فاصله داره)

بعدم شب شوهرم اومد دنبالمون خونه بابام که خواهرام خونمون بودن یه کم بودیم و رفتیم خونه خودمون

بعد فرداش که شوهرم میره خونه باباش جلوی عموش و زن عموش شوهرمو دعوا میکنه که چرا دیروز شما نیومدید سر به من بزنید و زنت نیومده

شوهرم گفته اومدیم به خدا گفته نه شب دوباره باید میومدید که من بیدار بودم

و عموی شوهرم هم حرفش رو تایید کرده

و پدرشوهرم پشت سر من گفته که من غرور دارم و کم میرم خونشون

چرا نیومده دوباره سر بزنه و این حرفا

و به شوهرمم کلی بد وبیراه گفته😑

بعد با شوهرم دوباره بلند شدیم رفتیم خونش که خود بیشعورش نبود فقط مادر شوهرم بود و دوباره مادر شوهرم این حرفا رو گفت که چی پشت من گفته

بعد فرداش رفته خونه ی همه ی برادر شوهرام (که شوهر من ازشون بزرگتره )گفته خونه ی ما نیان اصلا  که اینا به من بی احترامی کردن

ومن واقعا دلم شکست گفتم ما با زبون روزه بلند شدیم رفتیم خونه ی این بیشعور و ده دوازده نفر هم شاهدن

این باید اینجوری کنه ؟؟؟


در ضمن پدر شوهرم معتاده و همیشه زر زیاد میزنه

ولی من واقعا به هم میریزم از این رفتارا

به نظر شما حق با کیه؟؟

باید چیکار کنم؟

من دیگه ندیدمش و میترسم ازش

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

ول کن بابا نعشه بوده، بهش مواد دیر رسیده ریخته به هم. 

عيدت برای همچین آدمی خراب نکن

یعنی خدا نکنه حرف از خدا بزنی و یه عده فکر می کنند نماینده خدا رو زمین هستی و می ریزن رو سرت تا عقده هاشون خالی کنند!

لزومی نداره دوباره بری شما وظیفه خودتون که رفتن خونه بزرگتر بوده انجام دادید حالا اگه اون شعورش نرسیده که مهمون اومده براش از خواب بیدار بشه یه خوشامد بگه مشکل خودشه مگه خواب آخرش بوده نرو و دیگه هم درموردش حرفی نزن بی تفاوت باش 

اخلاق پدر منو داره توقع داره همه تا کمر خم بشن بش احترام بزارن حالا همه نه فقط از من و شوهرم هرچقدر بی منطقی کنه بی احترامی کنه ما وظیفمونه پاشم ببوسیم همین قدر بی منطق اتفاقا پدر منم معتاده

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792