من تو سال نو خونه بابام اینا نرفتم .امشب شوهرم گفت بریم و بعدش من همونجا نزدیک خونشون میرم احیا تو بمون همونجا.من بچه کوچیک دارم نمیتونم خودم برم مسجد..ظهر زنگ زدم مامانم گفت بیاید خونه آیم.بعد عصر پیام داده من از الان میخوام برم برای مراسم مسجد ی شب دیگه بیاید.نمیدونم شاید سر راهی بودم یا میخواستم خونشونا بردارم برای خودم.خیلی جلوی شوهرم خیت شدم.اخه آدم از سه عصر میره مراسم احیا.بماند ک شوهرم روز عید هر چی زنگشون زد عید تبریک بگه جواب نداد مامانم..هیچ چیزی هم نشده نمیدونم چرا دوست نداره برم