حرف افتاد از عید دیدنی وگرونی و .....
برگشت گف من ک هرجا برم نمیخورم ب شوهرمم گفتم نخور.ادم روش نمیشه و فلان و...
تو دلم گفتم حتما خودشم همچین شخصیتی داره ک بری خونش حساسه رو زیاد خوردن و خسیسه
البته حس کردع بودم خسیسه.میری خونش میوه به تعداد میاره یا کیک. یاهرچی میخوریم سریع جارودستی میاره میکشه ک خونش کثیف نشه