2777
2789
عنوان

از شوهرم خواستم بره با بچه ها

197 بازدید | 6 پست

داره میشه ۴۰ساله ام خییلی وقته جلوی ایینه لباسای نو رو نپوشیدم ی دل سیر خودمو نگاه کنم خیلی وقته از چیزی ناراحت شدنی وقت نداشتم گریه کنم خیلی وقته واسه خودم نبودم خیییلی وقته رویاسازی نکردم حس میکردم ی ادمی شدم ک خودشو فراموش کرده ارزوهاشو همه چی رو

از شوهرم با خواهش زیاد خواستم با بچه ها ی هفته بره مسافرت تا من تنها باشم برگردم ب زمانایی ک با شوق وقتی لباس جدید میخریدم سه ساعت توی ایینه ب خودم نگاه میکردم یا توی تنهایی خیالبافی میکردم🫶🫶🫶🫶

البته همه ی مادرای ایرانی اینجوری هستن

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

واسه این کارها یک هفته زیاده بهر حال انسان همراه خانواده زندگی کرده و سریع دلتنگ میشه

خانمهای متاهل و مادران پسرهای جوان از زیبایی ، کمالات ، اشپزی و ......هیچ زنی جلوی همسر و پسرتون تعریف نکنین به خصوص خانمهای متاهل همسر شما جذب تعریف جنس مخالف می شوند و ضررش توی زندکی خودتون هست ....مادران هم تعریف نکنین چون پسرتان از همان ابتدا حس ازاد بودن راجع به این مسئلع پیدا می کنن .....با تشکر از شما عزیزان🌻🌻🌻
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز