شوهرم یک ساله با خانوادش قهره و قطع رابطس
خواهرش زنگ زد بهش تا گفت سلام احوال شما شوهرم فهمید اونه گوشی رو قطع کرد
بیشتر با من مشکل دارن شوهرمم بخاطر اینکه از من دفاع کرده با اونا دعواشون شده،میدونم که الانمنو مقصر میدونن و میگن زیر سر زنشه
ولی من بدم نمیاد اشتی کنیم و یه رفت و امد خیلی محدود باشه ولی قطع نباشیم
ولی چون بچمون دنیا اومد و نیومدن دیدن و قهرشون طولانی شده شوهرم خیلی دلش شکسته و انگار به نبودشون عادت کرده میگه دیگه نمیخوام اشتی کنم باهاشون
نظر شما چیه؟جای من بودید چیکار میکردید؟
مشکلشون با منم همش چرت و پرته و حسادته
گله ی الکی میکنن همش شوهرمم حالشونو میگیره دعوا میشه