از اتفاقاتی که برا خودتون یا دور و بریاتون اتفاق افتاده یا شنیدین که واقعیت داره تعریف کنین
مثلا مثل این من شنیدم که یه پسر جون فوت می کنه مادرش انقده زجه می زنه و گریه می کنه و از خدا میخواد که پسرش زنده شه پسرش زنده میشه و در سال بعد در همان روز دو تا پسر همون خانم تصادف می کنن و باهم می میرن