دومین مسابقه ی تلوزیونی که شرکت کردیم،پیامکی بود..خواهرم هر روز چند نوبت پیام میداد به شماره ی پیامکیشون و مشخصاتشو میفرستاد ....این مسابقه هم ۸ مرحله داشت اگه ۷ مرحله رو میرفتی ۱۰۰ هزار جایزه اش بود و مرحله ی آخرش چون خیلی سخت بود اگه میرفتی ۱۰۰ هزار دیگه میبردی....روند مسابقه اینجوری بود که باید یه همراه به عنوان کمک معرفی میکردی...منو خواهرم تصمیم گرفتیم تو این مسابقه شرکت کنیم به خاطر همین هر روز مسابقه و بازی هاشو میدیدم تا روند بازی ها دستمون بیاد...بازی مرحله ی آخر سخت بود ...یه جدولی بود که چند تا خونه داشت تو هر خونه چند تا شکل بود که اینارو یا عمودی یا افقی باید شکل های مثل هم رو کنار هم میچیدی...خواهرم یک ماه زمان گذاشت تا قلق بازی رو یاد بگیره...فقط هم یک دقیقه فرصت تکمیل جدول رو داشتیم...خلاصه یه روز زنگ زدن که قراره شما به عنوان شرکت کننده تو مسابقه بازی کنی...ما هم آماده بودیم و همه ی مراحل رو رفتیم...رسیدیم به مرحله ی آخر که خواهرم تو۳۰ ثانیه جدول رو حل کرد و مجری مسابقه تعجب کرده بود که چطور انقدر سریع جدولو کامل کردیم.😂😂
اون موقع ۱۰۰ تومن خیلی زیاد بود ...میشد حتی باهاش رفت مشهد...ما هم قصدمون همین بود اما خوب جور نشد متاسفانه..برای سال ۹۲ بود