چندین ماهه عقدم این همه عید های مختلف و مراسمات امد و رفت نه شوهرم یک گرم طلا بم هدیه داد نه خانوادش من هم بش غر نزدم گفتم توقعی نیست طلا گرونه.
اما چندسال پیش شوهرم یه انگشتر چهار گرمی خرید داد دست مامانش امانت که به من بده اون موقع باهم دوست بودیم .
الان عید نوروز امده و به شوهرم گفتم انشالله برای کادوی عید مادرت اون انگشتر رو بم هدیه میده . شوهرم گف نمیدونم برات قابلمه گرفته مامانم!!!!
قشنگ متوجه شدم مامانش انشگترو فروخته یکاریش کرده ولی شوهرم بم نمیگه و منو میپیچونه از دروغ متنفرم و واضحه که داره بم دروغ میگه.
این وسط چشمش به ۵۰ گرم طلاهای مجردیمه که اگر به مشکل خوردیم بفروشیمش .
چطور اون رو طلای من حساب کرده من نباید ازش توقع یک گرم طلا داشته باشم وقتی میدونم اون انگشتر برای من خزیداری شده؟.
میخوام تو این قضیه پامو تو یه کفش کنم تا قضیه انگشتر مشخص بشه و دروغش در بیاد . شوهرم استاد مقصر جلوه دادنه منه و همیشه سعی میکنه منو مقصر کنه و این قضیه دلم میخواد این حجم سیاستشو رو کنم
فقط بم راه کار خبیثانه بدید قشنگ پرم کنید تو این قضیه کوتاه نیام