چطور میتونید وقتی به خواست و مسئولیت خودتون بچه به دنیا اوردین اینقدر نسبت بهش بی مسئولیت و بی توجه باشین
منو و مادرم شدیم پرستار بچه خانم
هر روز به معنای واقعی کلمه هرروز بچشو ساعت ۱۰صبح میاره میزاره خونه ما تا ۹ ۱۰ شب
نصفه شبا هم بیشتر اوقات زنگ میزنه!یعنی اگه بچه خواب نباشه شبا زنگ میزنه که مامان بابام برن بچه رو بگیرن بیارن
اگه بفهمه موقعی که خونه ماست بچه خوابیده عصبانی میشه که چرا تایم خواب بچه رو بهم زدیم
شام و الانم افطار تعطیل
داداشم وقتی دنبال بچه میاد همین جا خونه ما غذا میخوره
اکثرا هم یه پرس واسه خانومش میبره
خریدای خونشو هم زنگ میزنه بابام انجام بده همراه بچه بفرسته
من اصن نمیفهمم این دیگه چه مدلشه
مامانم امروز اومده بود پیشم و یه عالمه گریه کرد میگفت واقعا من توانایی بچه داری ندارم و از سنم گذشته
ولی بازم مامانم می‌ترسه چیزی به زنداداشم بگه درواقع می‌ترسه اگه مجبورش کنه بچه رو نگه داره با بچه بدرفتاری کنه چون سابقشو داشته
احتمالا زنداداشم افسردگی داره ولی به خاطر زایمان نیست و خودش میگه همیشه همینطور بوده
خب سوال من اینه زن تو که میدونستی چجوری هستی چرا بچه دار شدی اوردیش که اون بچه بیگناه و ما و خودتو همه رو باهم عذاب بدی
