دوستان منو همسرم بصورت کاملا سنتی پلاس ازدواج کردیم یعنی هیچ آشنایتی بین ما نبود گفتن بعد عقد آشنا میشین خب تو این یکسال هیچ بیرون رفتنی بین ما نبود هروقت به من احتیاج داشت میومد منو میبرد خونشون هیچ پولی بهم نمیداد جوری بود که من فقط واسه آرایشگاه رفتن بهش میگفتم پول بده میدیدم ک تا نگم نمیده اصلا حتی ۲۰۰ تومن! بعضی اتفاقاتم این بین افتاد ک بگم خیلی طولانی میشه بشدت دهن بینه.اصلا بهم احترام نمیذارع هر حرفی دهنش بیاد میگه و..
مادرشوهرمم خودشو خیلی مظلوم نشون میداد که اونم باعث دعوای منو شوهرم شد بعضی کارایی که کرد کلا منو ترسوند واسه زندگی کردن کنارش
اینم بگم که کلی باهاش حرف زدم خواهش کردم رک بهش گفتم که باید اولویت زندگیش باشم درحالی که انگار بجای مغز عن تو سرشه
الان که دمه عیده شوهرم حتی نگفته چیزی احتیاج نداری بخریم؟
چند روزه باهاش بشدت سردم و تصمیم به جدایی گرفتم و یه کارایی کردم که امیدوارم نتیجه بده و جدا شم.دعا کنین بتونم جدا شم میدونم بمونم همه چی بدتر میشه