دیشب داشتم از کار برمیگشتم ساعت 9.30 اینا .دوتا دختر بچه دست همو گرفته بودن داشتم قدم زنان رد میشدن .روپوش مدرسه تنشون بود .وای دود از سر من و دوستم بلند شد... اون خیابون برای ادم بزرگ امنیت نداره .من ساعت 6 به بعد جرات ندارم از اون خیابون پیاده برم ...
منم دیدم ،واقعا بعضیا حواسشون به بچه هاشون نیست ،بعدا میگن از جامعه ضربه خوردیم و..
عجب. در این حد بیخیال😕اونوقت که امار تجاوز بره بالا میزنن توسرشون که فلان شد و... نمیگن خودمون حواسمون نبود
وای خدا. مگه میشه..
شاید خونشون همونجاست
اینجور آدما توقع دارن بچه بتونه تا نیمه شب تنها بیرون بمونه و کسی کاریش نداشته باشه و چیزی شه مشکل از جامعس!!
جرات برخورد با این موجودات نسل جدید رو ندارن
شوخی میکنم واقعا بی خیالن از همه لحاظ مخصوصا تربیت
من گاهی بی خیالی بعضیا و توانایی و زرنگی بعضی بچه ها رو میبینم
میگم نکنه من زیاد حساسم و زیادی مواظب بچه هام هستم ولی بعد که اتفاقات رو میبینم و می‌شنوم
میگم ولش کن کار خودمو میکنم.
از مدرسه و کلاس زبان و هر جایی میرم دنبالشون،گاهی همسرم میگه بذار خودشون بیان میگم اصلا.
خدای نکرده دور از جون بچه هام و همه بچه ها اتفاق یکبار میفته.
میگی با فرم مدرسه بودن، احتمالا مدرسه بهشون افطاری داده و داشتن برمی گشتن. ولی چقدر والدین بی خیال هستن!
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
41 ثانیه پیش
42 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
