خوابیده بودم چشمامو باز کردم دیدم خاله ام و همسایمون بالا سرم وایسادن،ترسیدم،تا اینکه شنیدم مامانم بهشون میگه این همون پتوییه که بهتون گفتم تو حراجی خریدم