سلام دوستان،باز دم عید شدو ما خواستیم یه خرید کنیم مادرشوهر جججان هی میره و میاد یه چی بارمون میکنه،یکی نیس بگه آخه مادر شوهر جججان چرا سرت تو لاک خودت نمیکنی،مگه من ب خریدای شما و دخترتون دخالت میکنم اخه؟ دوستان من تازه رفتم خرید،مادر شوهرم اومد خونمون گف چی خریدی بیار نگا کنم...ببینید یه بار میخوام مثه خودشون برخورد کنم،پارسال خواهرشوهرم زودتر ازما رفته بود خرید،تو بازار بود ب مادر شوهرم زنگ زده بود گفتم بگو لباساتو بیار ببینیم،مادر شوهرمو دخترش برگشتن گفتن وقتی بپوشیم میبینی😐در حالیکه من هرچی بخرم از فضولی زودی میان میگن باید نشون بدی و فلان...منم مث اونا ندید پدید نیستم ک بگم نه،امسال ک رفتم خرید فرداش مادرشوهرمو بردیم دکتر،بعد دکتر اوردیم خونمون،بهم گف خرید کردی؟گفتم اره...گفت بیار نشونم بده،منم رفتم اوردم،بچه ها ببینین ایناهم خرید میکنن دیگه پس چرا من حسودیم نمیشه و با خوشحالی اونا خوشحالم میشم،تا مادرر شوهرم دید رنگش قرمزه قرمز شد،گف چند خریدی؟منم گفتم فلان....دیگه از اون موقع میاد و میره بحث خرید و باز میکنه...هی میگه حتی دوتومنم باشه مانتو من دوتومن ب مانتو پول نمیدم...بعدخیلی بی ربط بحث و باز میکنه بایه لحن خاصی میگه.منم هیچی نمیگم،انگار زنه عقل نداره مث بچه ها حسودی میکنه،دخترش ماهی یه بار تو خریده حالا ب ما ک رسید شد أخ،یه جواب محترمانه ولی کوبنده میخوام بدین ک بگم و انقد نره رو عصابم بخدا ول کن نیس