2777
2789

سلام خوبید من باردارم هشت‌ ماهمه مادرم اومده خونه تکونی کنه برام شهر غریب هستم از اونورم برادرشوهرمم خونه ماست با شوهرم میرن سرکار کارشون یکیه ... برادرشوهرم و شوهرم تو حال میخوابن من‌و مامانم تو اتاق ...مامانمم خروپف میکنه بزای اینکه شوهرم بیدار نشه پیشش میخوابم که متکاشو اروم‌تکون بدم خروپفش قطع بشه..اما خیلی ناراحتم دلم بغل شوهرمو میخواد زندگی برای دوتامونم سخت شده نمیدونم چیکار کنم 

به نام خدایی که دیدارش مرگ است 🥲🤍

ببین من یه پیشنهاد بهت بدم؟ خودم وقتی انجامش دادم توی زندگیم معجزه کرد.

قبل از هر تصمیمی چند دقیقه وقت بزار و برو کاملاً رایگان تست روانشناسی DMB مادران رو بزن. از جواب تست سوپرایز می شی، کلی از مشکلاتت می فهمی و راه حل می گیری.

تازه بعدش بازم بدون هیچ هزینه ای می تونی از مشاوره تلفنی با متخصص استفاده کنی و راهنمایی بگیری.

لینک 100% رایگان تست DMB

عزیزم 

خونه تکونی میخواستی چیکار 

کارگر میگرفتی بهتر بود 


بغل و ...هم فردا قبل اینکه بره صداش کن اتاق 

شوهرتو 

چاره نی الان دو نفر اونجان حالا حالاها تنها نیستید 

بعد برادرشوهرت تا کی هست 

بعد زایمان نباشه بهتره 

به بچه م فکرمیکنم،به حس بارداری ، حس شیر دادن به یه تیکه از وجودخودت و عشقت ، حس نفس کشیدن های ریز ریزش تو بغلم خیلی اوقات تو درونم حمل میکنم . با خودم میگم خدایا میشه من بچه خودم رو ببینم!  🌷   دوستان گلم این امضای من بود سالها ...بعد معجزه خدا رو دیدم دلتون خواست سر بزنید به تاپیک خاطره زایمانم ...امیدوارم خدا به هر کس دلش میخواد به حکمت و مصلحت خودش ببخشه...🥰 برای شفا و سلامتی پسرم دعا کنید لطفا سپاس❤️https://www.ninisite.com/discussion/topic/7503866/%D8%AE%D8%A7%D8%B7%D8%B1%D9%87-%D8%B2%D8%A7%DB%8C%D9%85%D8%A7%D9%86?page=1

وقتشه برادر شوهرت اوت کنی از خونه ها 

بره خونه بگیره بعد زایمان نمیتونی دیگه راحت خودت جمع و جور کنی ها باید تند تند سینه هات در بیاری بشوری برای دوش گرفتن و بخیه های زايمان و ... خیلی اذیت میشی 

الان نباید دغدغه ات مادرت باشه الان باید به فکر برادر شوهره باشی


از ما بپرس ک بگوییم درد چیست مشتی صغیر مصلحت عام میکنند🤍 ترومای من این بود ک باید از خودم در برابر کسایی دفاع میکردم ک قرار بود مراقب من باشند

وقتشه برادر شوهرت اوت کنی از خونه ها بره خونه بگیره بعد زایمان نمیتونی دیگه راحت خودت جمع و جور کنی ...

من خودم دغدغه زیاد دارم مامان و بابای هیچی ندارش باید بیان بفکرش باشن

به نام خدایی که دیدارش مرگ است 🥲🤍

وقتشه برادر شوهرت اوت کنی از خونه ها بره خونه بگیره بعد زایمان نمیتونی دیگه راحت خودت جمع و جور کنی ...

من خودم دغدغه زیاد دارم مامان و بابای هیچی ندارش باید بیان بفکرش باشن

به نام خدایی که دیدارش مرگ است 🥲🤍

این دیگ قضاوتش کجا بود 😩

نه اینکه نزدیکی منظورم نبود همین که شبا پیش هم میخدابیدیم منظورم بود چون من خوابم میبرد پامیشد نمیزاشت رو شکمم بیوفتم

به نام خدایی که دیدارش مرگ است 🥲🤍

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز