دیروز آخرین روزی بود که همه اومدن
منم امروز رفتم ی چند نفری بودن
فردا هم میرم و دیگه تمااام
دیگه هیچ وقت پشت نیمکت توی مدرسه نمیشینم
انتظار زنگ تفریح نمیکشیم، استرس رفتن پای تابلو و گرفتن نمره ی بیست....
شوخی ها و چالش هایی که با معلمامون می رفتیم و کل خاطراتمون
حالم خیلی بده، بغض کردم شدید
شاید خیلیاتون از اینکه مدرسه نمیرید خوشحال باشید ولی من خیلی به دوستان، معلمام و مدرسه وابسته بودم و عاشقش بودم
تلویزیون رو گرفتم سرگرشم همه اش غمگین آهنگای شاد گوشیم هم غمگین شده...
نمیدونم چی کار کنم